به ترکه می گن اسم خونوادت رو بگو میگه
صا ایران موبایل امریکا
می پرسن یعنی چی؟
میگه دخترم صا ایرانه که هر روز بهتر از دیروز
زنم موبایل که هیچ وقت در دسترس نیست
خودمم امریکا که هیچ غلطی نمی تونم بکنم
قزوینیه هفت جلد مثنوی می نویسه به نام خسرو و فرهاد
آهنگ مورد علاقه در قزوین :عزیزم بگو بر میگردی
يه تركه توبانك 10 سال حبس برنده مي شود
يه مورچه ناراحت بوده ازش مي پرسن چرا ناراحتي ،ميگه : عاشق يه نفر بودم بعد از يك سال فهميدم چاي خشك بوده
بچه اصفحاني به باباش ميگه : بابا پنكه خراب شده - باباش ميگه : خوب شبا 12 نفر زيرش مي خوابيد خوب بايد خراب بشه
قزوینیه تو صف نون بوده، یه پسر خوشگل هم جلوش واستاده بوده. یه دفعه شاطره میاد بیرون، میگه: نون تموم شد! ملت هم میرن دنبال کار و زندگیشون و صف به هم میخوره. قزوینیه شاکی میشه، داد می‌زنه: نون تموم شد که شد! صف رو چرا بهم میزنید
ترکه نشسته بوده تو تاکسی، همینجوری که داشتن میرفتن یه دفعه یک بادی از جهت نامساعد از یکی از خانمای مسافر در میره. راننده تاکسی هم از اون تهرونیای با مرام بوده، زود میگه: خانمها، آقایون! می‌بخشید، من امروز غذای باد دار خوردم، دست خودم نبود. ترکه قضیه رو میفهمه، خیلی خوشش میاد. با خودش میگه: عجب آدم با مرامیه، دمش گرم! خلاصه یکم میگذره، خانم دوباره تلنگشون در میره. رانندهه باز زود میگه: خانمها، آقایون شرمنده، دست خودم نبود. ترکه با خودش فکر میکنه: اینجوری نمیشه، من جوان آذربایجانم، باید غیرت خودمو نشون بدم. ایندفعه که این خانم بگوزه، من گردن می‌گیرم. هرچی منتظر میشه دیگه بادی از خانم در نمیره، تا اینکه میرسه به مقصد و باید پیاده میشده. همینطور که داشته پیاده میشده، میگه: خانمها، آقایون! من از شما معذرت می‌خوام، از این به بعد هروقت این خانم گوزید، بدونید من بودم
تركه مي ميره اون دنيا ازش مي پرسند چرا مردي . مي گه داشتم شير مي خوردم . مي گن خب پس شيره فاسد بوده مي گه نه گاوه نشست زمين
كرده سوار هواپيما بوده ميهماندار ميگه كمربندها رو ببنديد . كرده مي گه : مال من كش داره بازم ببندم
يه روز يه زنه
حامله بوده ؛ بعد 9 ماهش که مي شه نميزاد . ميره سونوگرافي ميبينه 2 قلو . يه
دختر ، يه پسر .... بعد ميبينه که پسره دستش انداخته دور گردن خواهرش ميگه به
جونه داداش اگه بزارم لخت بري بيرون!!
پيرزنه تمام دندوناشو مي كشه بجز يكي از دندوناشو ، بهش ميگن مادر چرا اين يدونرو نكشيدي مي گه آخه ميخوام با اين يدونه چادرم و نگه دارم
تو اردبيل در روز ميلاد حضرت علي(ع) به هرکس اسمش ميـلاد بـوده هـديه دادند.
اصفحانيه ميره تاکسي سوار مي شه . موقع پياده شدن ميگه چقدر ميشه؟ ؟ راننده ميگه:70 تومن . اصفحانيه ميگه: چه خبره ؟! اولا ما با هم 60 تومن طي کرديم . دوما اين مسيري که ما اومديم 50 تومن بيشتر کرايش نيست . سوما من الان 40 تومن بيشتر همراهم نيست . تو حالا اين 30 تومن روبگير .پولو ميده راننده و ميره. راننده ميشماره مي بينه 20 تومنه
یه ژاپنی بعد از ۱۵ سال به یه مورچه یاد میده چطوری با چوب غذا بخوره بعد مورچه رو میاره تو میدون که به مردم نشون بده همه دور تا دور می ایستن و نگاه میکنن . یه یارو داشته ازونجا رد میشده میبینه همه عقب ایستادن و یه مورچه هم وسطه میره با پا مورچه رو له میکنه میگه : آخه مورچه هم ترس داره؟؟؟
سه نفر توي هواپيما كلاس ميگذاشتند اولين نفر با موبايل دومين نفر با لب تاپ سومين نفر ميبينه داره كم مياره ميره يك دستمال كاغذي رو لوله مي كنه ميگذاره توي جيبش البته يك گوشه از دستمال كاغذي را از جيبش بيرون ميگذاره بعد میاد پيش دوستاش يكي از دوستاش ازش مي پرسه اين چيه از جيبت بيرونه ميگه واي خداي من كي براي من فكس فرستاده
دانشجو گر عاشق شود,بي پرده مشروط مي شود چيزي شبيه آب هويج با کوفته مخلوط مي شود
فرهنگ لغات
رشتیا:
1-کشتی=تشخیص
2-قایق=کفتر
3-پاک
کن=مالش بر دانش
4-آفتابه=منشور
5-توالت=
زور خونه
6-چاه
توالت=انگور
7-سیم
خار دار = دیوار تابستونی
8-دکمه
= بستنی
9-تختخواب=مازندران
10در
بازکن=تقوا
حوا از آدم مي‌پرسه: منو دوست داري؟ آدم ميگه: مگه چاره ديگه‌اي هم دارم؟
بازم پنجاه راه بازی با اعصاب دیگران !!